نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری مشاوره، گروه روانشناسی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاداسلامی،ایران
2 استادیار، گروه روانشناسی،واحدبجنورد،دانشگاه آزاداسلامی،ایران
3 دکتری تخصصی، گروه روانشناسی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی،ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abstract
Introduction: Due to the high prevalence of contract in marital relationships and its irreparable consequences, the design, implementation and comparison of the effectiveness of various interventions is one of the necessities of modern research in this field. The aim of this study was to compare the effectiveness of emotion-focused couple therapy and cognitive-behavioral couple therapy on marital intimacy of women affected by infidelity.
Methods: In this quasi-experimental study, the statistical population of this study included all women who referred to a counseling center after experiencing a breach of contract in the first quarter of 2020. From this statistical population, 45 people were selected by purposive method based on inclusion criteria and randomly replaced in three groups. The first group consisted of 15 patients receiving cognitive-behavioral couple therapy, the second group consisted of 15 patients receiving emotion-oriented couple therapy, and the third group received control group who did not receive any intervention. All participants were assessed before, after, and two months after the intervention with the Walker and Thompson (1983) Intimacy Scale (MIS). The obtained data were analyzed by statistical methods of analysis of variance of duplicate data.
Results: The results showed that cognitive-behavioral couple therapy and emotion-oriented couple therapy in marital intimacy were significantly different from the control group (P <0.001). Emotion-focused couple therapy showed higher effectiveness (P <0.05).
Conclusion: According to the findings, although cognitive-behavioral couple therapy has increased intimacy between couples, but emotive couple therapy has been more effective in increasing the marital intimacy of betrayed women; Therefore, it is suggested to use emotion-oriented techniques to improve the relationship between the betrayed couple. Also, considering the effectiveness of both treatments, an integrated approach can be used in future studies.
کلیدواژهها [English]
متخصصان خانواده معتقدند، مشکلات و آسیبهای روانی_اجتماعی افراد برگرفته از روابط درون خانوادگی است، ازاینرو خانواده میتواند از یکسو کانون شکلگیری مشکلات و از سوی دیگر محور التیام بخشی و درمان مشکلات باشد. افرادی که از خانواده سالم برخوردارند در مقایسه با افراد که در محیط زندگی پرتنش و ناسالم قرار دارند، سطح بالاتری از دوست داشته شدن، موردحمایت شدن، ارزشمندی، خودکارآمدی و توانایی بهتر برای مقابله با بیماریها را تجربه میکنند. در طرف مقابل، فضای ناسالم خانواده با وجود معنیدار نشانههای آسیبها و اختلالات روانی_اجتماعی و بروز متعدد مشکلات پزشکی و روانپزشکی در بین اعضای خانواده همراه است. ازاینرو، تشکیل خانواده سالم برای اکثر افراد در بافتهای فرهنگی مختلف هدفی اساسی و در اولویت است (1).
ازجمله اصول اساسی حفظ بنیان خانواده تعهد و وفاداری در خانواده است. تعهد زناشویی رابطهای است که در آن افراد دیدگاه بلندمدتی روی ازدواجشان دارند، برای رابطهشان فداکاری میکنند، برای حفظ و تقویت همبستگی و اتحادشان قدم برمیدارند و با همسرشان حتی هنگامیکه ازدواجشان پاداشدهنده نیست، میمانند (2). در مقابل عهدشکنی ازجمله مسائلی است آسیب جدی به کارکرد خانواده وارد میکند. عهدشکنی بهعنوان تخطی از تعهد در روابط عاطفی یا جنسی و یا هردو تعریف میگردد که منجر به دور شدن از ارتباط بنیادی، بدون رضایت طرف مقابل است (3).
درصد قابلتوجهی از زنان به دلایل فردی، اقتصادی، اجتماعی یا خانوادگی همچنان تصمیم میگیرند بعد از عهدشکنی در رابطه بمانند؛ اما در بازگرداندن صمیمیت ازدسترفته دچار چالشهای اساسی میشوند. صمیمیت به تعاملی میان زوجها اشاره دارد که منجر به احساس نزدیکی، عشق و توجه میشود. صمیمیت از عناصر چندگانهای تشکیلشده است که در طول زمان رشد میکنند و از الگویی مرحلهای تبعیت میکنند. این الگو با صمیمیت عقلانی (گفتگو و خود افشایی) شروع میشود و با صمیمیت جسمانی (گرفتن دست، در آغوش کشیدن و رابطه جنسی) ادامه مییابد و سپس به صمیمیت عاطفی (در دسترس بودن، حمایت کردن، بیان عاطفی و حساسیت متقابل) منجر میشود (4). در تعارضها و پیامدهای پیچیده بعد از عهدشکنی اگر زوجین نتوانند راهی برای بهبود صمیمیت آسیبدیده و کاهش رنج حاصل از آن انجام ندهند کل اعضای خانواده متضرر میشوند و حتی ممکن است علیرغم تلاشهای زوجین خانواده دچار فروپاشی شود. در اینجاست که نقش رواندرمانی و مشاوره برای کمک به زوجین آشکار میشود.
از میان رویکردها و درمانهای مختلف در زوجدرمانی درمانهای شناختی رفتاری به دلیل شناختهشدهتر بودن، سادهتر و کاربردی بودن و اثربخشی مناسب در حوزههای مختلف محبوبیت بالایی داشتهاند. بهطوریکه علاوه بر مطالعات منفرد مطالعات مروری متعددی زوجدرمانی مبتنی بر شناختی رفتاری را روشی اثربخش معرفی کردهاند هرچند توصیه کردهاند که نیاز به مطالعات بیشتر در این زمینه هنوز وجود دارد (5). از طرفی زوجدرمانی هیجان مدار بهعنوان روشی که بر پایه پرنفوذترین نظریه بین فردی که همان دلبستگی است بنا نهاده شده است محبوبیت قابلتوجهی بین درمانگران پیداکرده است. سبکهای دلبستگی در بروز و ادامه عهدشکنی بهعنوان یک متغیر اثربخش معرفیشده است و در فرد آسیبدیده نیز دلبستگی از جمله متغیرهایی است که بعد از آشکار شدن عهدشکنی بهشدت آسیب میبیند. این روش درمانی از مراحل منسجم و تعریفشدهای تبعیت میکند که مراجع را تا بهبودی همراهی میکند؛ بنابراین مطالعات مروری این روش درمانی را در انواع آسیبهای ارتباطی از جمله عهدشکنی مناسب ارزیابی کردهاند (6).
صمیمیت زمینه بنیادی را در جهت رضایت و نارضایتی فرد از زندگی موجب میشود (7)، چرا که تعهد زوجین برای رابطه را استحکام میبخشد و بهطور مثبت با سعادت و سازگاری زناشویی همراه است(8). به همین جهت مطالعات متعددی اثربخشی مداخلات را بر بهبود صمیمیت زوجین بررسی کرده اند. از جمله بیسلی و آگر[1] (2019) با بررسی اثربخشی زوجدرمانی هیجان مدار را در 19 سال گذشته نشان دادند این روش درمانی در گروههای مختلف با نوع مشکلات زناشویی از جمله عهدشکنی اثربخش بوده است و نهتنها میتواند رضایت زناشویی را افزایش دهد اثر آن تا چندین ماه بعد از درمان نیز پایدار بوده است(6). در مطالعه زخیردار و همکاران(2015) نیز نتایج نشان داده است درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت زوجین اثربخش بوده است(9). همچنان که در توضیح درمانهای شناختی رفتاری و هیجان مدار آمده است هر دو روش از فنون متفاوتی در جهت رسیدن به یک هدف مشابه که بهبود رابطه زوجین است استفاده میکنند(10). از مبنای تئوریک و روشهای متفاوتی استفاده میکنند و مطالعات مروری اثربخشی هر دو روش را تائید کردهاند(11-12). در برخی مطالعات منفرد نیز زوجدرمانی شناختی رفتاری(13) و زوجدرمانی هیجان(14) بهعنوان روشهای مناسب در بهبود روابط بعد از عهدشکنی معرفیشدهاند. به نظر میرسد هر دو روش در رویکردهای زوجدرمانی در حوزه عهدشکنی از جمله محبوبترین روشهای درمانی هستند (15،16-17). هرچند روشهای متفاوتی را در جهت درمان به کار میبرند. با این وجود مطالعات مروری تأکید کردهاند به مطالعات بیشتری در این زمینه نیاز هست که میزان پایداری و اثربخشی این روشها مشخص شود. مطالعات در ایران از روشهای معمول درمان شناختی رفتاری و زوجدرمانی هیجان مدار در جهت درمان آسیب بعد از عهدشکنی استفاده کردهاند و مطالعات انگشتشماری از برنامه ها ی درمانی ویژه آسیب یا عهدشکنی در رابطه بهره بردهاند. از طرفی مشخص نیست کدامیک از این روشهای درمانی اثربخشی بیشتری داشته باشد؛ بنابراین با توجه به اینکه مطالعهای یافت نشد که زوجدرمانی شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار را در زنان آسیبدیده از خیانت بررسی کرده باشد، این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجان مدار و زوجدرمانی شناختی_رفتاری بر صمیمیت زناشویی آسیبدیده از عهدشکنی صورت گرفت.
این تحقیق به روش به نیمه تجربی با پیشآزمون -پسآزمون –پیگیری (30 روزه) و گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل تمامی زنانی میشد که بعد از تجربه عهدشکنی همسر در بازه زمانی سهماهه اول سال 1399 به مرکز مشاوره مراجعه کردند (69 نفر). حجم نمونه بر اساس مطالعات مشابه تعداد 15 نفر در هر گروه برآورد گردید. از بین شرکتکنندگان 45 نفر که شرایط ورود به مطالعه را داشتند انتخاب شدند. نمونهگیری به روش مبتنی بر هدف و بر اساس معیارهای ورود و خروج از مطالعه صورت گرفت. معیارهای ورود شامل تجربه عهدشکنی همسر در 6 ماه اخیر؛ عدم وجود رابطه فعال خارج از رابطه زناشویی؛ عدم ابتلا به بیماری روانشناختی یا جسمانی مزمن؛ تحصیلات حداقل سیکل؛ عدم تجربه استرسزای شدید مانند ورشکستگی یا از دست دادن اطرافیان در 6 ماه اخیر؛ تمایل به همکاری؛ در دسترس بودن به مدت 3 ماه میشد. معیارهای خروج شامل اقدام به طلاق در یک سال گذشته، یائسگی، غیبت در جلسات مشاوره بیش از یک جلسه، پرسشنامه مخدوش یا نامعتبر، ناباروری، وجود اختلافات شدید و خشونت فیزیکی در بین زوجین، اعتیاد به مواد مخدر یا الکل و مصرف داروهای مؤثر بر روان میشد. بعد از تکمیل حدنصاب نمونهها به روش تصادفی ساده در سه گروه مداخله زوجدرمانی شناختی رفتاری (15 نفر)، زوجدرمانی هیجان مدار (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند.
شرکتکنندگان قبل، بعد از مداخله و یک ماه بعد از مداخله با پرسشنامه صمیمیت زناشویی ارزیابی شدند. برای گردآوری دادهها علاوه بر پرسشنامه جمعیت شناختی (سن، مدت ازدواج، مدت خیانت همسر، تعداد فرزندان، تحصیلات، شغل) از پرسشنامه زیر استفاده شد:
مقیاس صمیمیت (MIS)[2] واکر و تامپسون[3] (1983) یک ابزار 17 سؤالی است که برای سنجیدن مهر و صمیمیت تدوینشده است. دامنه نمرات بین ۱ (هرگز)، بهندرت (2)، گاهی (3)، اغلب (4)، اکثراً (5)، تقریباً همیشه (6)، همیشه (7) نمرهگذاری میشود. پرسشنامه دارای یک مؤلفه است. نمرات بین 17-119 قرار دارد. نمره بالاتر نشانه صمیمیت بیشتر است. چان، تو و وانگ[4] (2015) تک عاملی بودن پرسشنامه را تائید کردند و ضریب آلفای کرون باخ معادل 91/0 برای پرسشنامه گزارش کردند(18). این مطالعه توسط ثنایی و علاقبند (1387) ترجمه و اعتبار یابی شده است. در مطالعه ثنایی و علاقبند (1387) مقیاس صمیمیت ابتدا روی 166 دانشجوی دوره کارشناسی که 68% آنها 20 تا 25 ساله و 166 مادر دانشجویان طبقه متوسط که اکثراً بین 40 تا 49 سال (63%) و 73% آنها در وضعیت ازدواج اول بودند و 147 مادر بزرگ که 40% آنها در سنین 60 تا 69 سال و 40% در سنین 70 و 79 سال و 52% آنها متأهل و 45% آنها بیوه بودند اجرا شد میانگین صمیمیت برای مادران 21/6 (69/0=SD) و برای دختران 04/6 (1=SD) بود(19). در مطالعه حاضر ضریب پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرون باخ 71/0 به دست آمد.
در مرحله اول نمونهگیری به روش مبتنی بر هدف صورت گرفت. بعد از تکمیل حدنصاب نمونهها به روش تصادفی ساده در سه گروه مداخله زوجدرمانی شناختی رفتاری (15 نفر)، زوجدرمانی هیجان مدار (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکتکنندگان قبل، بعد از مداخله و یک ماه بعد از مداخله با پرسشنامه صمیمیت زناشویی ارزیابی شدند. در هنگام تکمیل پرسشنامهها محقق جهت پاسخگویی به سؤالات احتمالی در محل حاضر بود. شرکتکنندگان در گروه زوجدرمانی شناختی رفتاری به مدت دوازده جلسه در مرکز مشاوره حضور یافتند. ساختار جلسات زوجدرمانی شناختی – رفتاری بر اساس درمان استرس پس آسیبی ویژه زوجین خیانت دیده (20) طراحی گردید که در چندین مطالعه قبلاً در ایران و خارج از ایران مورد استفاده قرار گرفته است. جلسات هفتهای دو بار و هر جلسه به مدت 60-90 دقیقه به طول انجامید. تمامی جلسات با حضور زوجین انجام شد
جلسات برای گروه زوجدرمانی هیجان مدار بر اساس برنامه درمانی زوجدرمانی هیجان مدار برای خیانت زوجین (20) طراحی شد. این برنامه که در هشت جلسه مداوم اجرا گردید نیز در جهت بهبود وضعیت زوجین خیانت دیده قبلاً در ایران و خارج از ایران در مطالعات استفاده شده است. جلسات هفتهای دو بار و هر جلسه به مدت 60-90 دقیقه به طول انجامید. تمامی جلسات با حضور زوجین انجام شد.
در این بازه زمانی گروه کنترل هیچ آموزشی توسط گروه تحقیق دریافت نکرد. بعد از اتمام مداخله گروه کنترل به انتخاب شرکتکنندگان در جلسات زوجدرمانی شرکت کردند. قبل از اجرای مداخله محتوی جلسات جهت تائید توسط سه متخصص روانشناسی بررسی گردید و نظرات متخصصین اعمال گردید. بعد از مرحله پیگیری در نهایت تعداد 15 نفر در گروه زوجدرمانی هیجان مدار و تعداد 14 نفر در گروه کنترل باقی ماندند. در گروه مداخله یک نفر به دلیل عدم تکمیل جلسات از مطالعه خارج شد. در گروه کنترل یک نفر به دلیل در دسترس نبودن حذف شدند. خلاصه محتوی جلسات شامل موارد زیر میشد:
مداخله |
جلسه |
موضوع |
محتوا |
زوجدرمانی شناختی رفتاری |
اول و دوم |
منطق درمان آموزش روانی در مورد تجربه آسیب خیانت ارتباطات و مدیریت تعارض |
برقراری ارتباط و آمادگی، توضیح روش و اهداف جلسات، توصیف آموزش روانی در خصوص تجربیات پس از آُسیب خیانت و مشکلات ارتباطی و تأثیر دوطرفه آنها بر همدیگر، بررسی راهبردهای تسهیل حسی مشارکت در سلامتی توجه به چارچوب تعاملی زوجین، تمرکز بر امنیت در ارتباطات، توجه به رفتارهای صدمه زننده، آموزش مدیریت تعارض بررسی نقش مخرب اجتناب در نگهداری آُسیب و افزایش مشکلات ارتباطی، شروع آموزش مهارتهای ارتباطی، ایجاد مهارتهای درک مسئولانه و گوش دادن |
دوم |
سوم-چهارم پنجم و ششم |
تضعیف اجتناب و افزایش ارتباط و مدیریت خشم |
بررسی موانع ارتباط مؤثر، تمرکز بر تشخیص احساسات و افکار، بررسی تأثیر متقابل احساسات، افکار و رفتار بر هم ایجاد مهارت انتقال و دریافت صحیح و مؤثر افکار و احساسات استفاده از روش حل مسئله و تمرین آن در جلسه با هدف تضعیف تأثیر دوطرفه تجربه آسیب و ناسازگاری ارتباطی بر یکدیگر، تشویق به شرکت زوجین در فعالیتهای لذتبخش برای کاهش اجتناب و کم کردن کرختی هیجانی تعریف خشم و تحریکپذیری بررسی علائم هشداردهنده و موقعیتهای راهانداز حشم، آموزش شیوههای عملی مؤثر برای کنترل خشم، مانند آرامسازی و تغییر محیط
بحث شناختی با هدف بالا بردن پذیرش حوادث آسیبزا حرکت از یک مسیر به سوی فهم حوادث آسیبزا با چشمانداز دقیقتر و مبسوطتر شناسایی هسته باورها و انتظارات غیرواقع بینانِ مؤثر در تشدید و تداوم تجربه آسیب و ناسازگاری ارتباطی، آشنایی با نقش و تأثیر خود، در ایجاد یا تداوم مشکل و رفتار منفی منتج شده از باورها، شناسایی نقش و توانایی خود در حل مشکل و تغییر رفتار منفی منتج شده از باورهای مخرب |
سوم |
هفتم تا دوازدهم |
معنی دادن به تجربه آُسیب خیانت و بازسازی شناختی و جمعبندی |
آشنایی با خطاهای شناختی و به چالش کشیدن این خطاها و تصمیمگیری برای اصلاح خطاهای شناختی و جایگزین کردن باورها و انتظارات منطقی افزایش و تقویت کنترل افکار، رفتار و احساسات خود و دیگران درباره حوادث آسیبزا و پیامدهای آن آشنایی با انتظارات متقابل، توجه به ویژگیهای مثبت همدیگر. افزایش اعتماد و نزدیکی هیجانی بحث و بررسی درباره توانایی زوجین برای خلق یک زندگی بهتر و حرکت روبهجلو، منفعتهای ایجادشده در درمان، انتظارات آینده |
|
جلسه |
محتوی |
0 |
پیش جلسه |
مصاحبهی اولیه؛ بررسی معیارهای ورود به درمان (تحصیلات، تمایل برای درمان، اتمام خیانت زناشویی و ...)؛ بیان قواعد، اهداف و تعداد جلسات و بستن قرارداد درمانی؛ اجرای پیشآزمونها (پرسشنامهی استرس پس آسیبی، بخشش و صمیمیت زوجین). |
1 |
ایجاد رابطه درمانی |
تبیین و ارائه رویکرد هیجان مدار؛ ایجاد رابطه درمانی؛ ایجاد احساس امنیت، حمایت، درک شدن و پذیرش بهوسیله درمانگر از طرف زوج بازخورد و ارائه تکلیف |
2 |
بررسی رویداد اتفاق افتاده (خیانت زناشویی) |
خلاصهسازی جلسه قبل و بررسی تکلیف جلسه قبل بحث و گفتگو در مورد رویداد اتفاق افتاده؛ تشویق همسر آسیبدیده برای توصیف رویداد رخداده و بیان احساسات خود در مورد این رویداد؛ تشویق همسر فرد برای انکار نکردن احساسات همسر و دستکم نگرفتن موضوع. |
3 |
بررسی تأثیر خیانت زناشویی بر دلبستگی ایمن |
خلاصهسازی جلسه قبل و بررسی تکلیف جلسه قبل: بحث تأثیر خیانت زناشویی بر دلبستگی ایمن توسط درمانگر: شرح رویداد اتفاق افتاده توسط همسری که مرتکب خیانت زناشویی شده است؛ تشویق برای ابراز یکپارچه و کامل جراحت و آسیب ایجادشده توسط همسر آسیبدیده.۵- دسترسی به هیجانات دلبستگی محور زیربنایی ناشناخته |
4 |
قاببندی مجدد مشکل بر اساس نیازهای دلبستگی و هیجانات زیربنایی چرخه که با آن همراه است
|
خلاصهسازی جلسه قبل و بررسی تکلیف جلسه قبل؛ قاببندی مجدد مشکل؛ افزایش آشنایی با نیازهای دلبستگی و جنبههایی از خود که طرد و انکار شده است؛ بررسی عوامل مربوط به رابطه زناشویی در خیانت زناشویی؛ دریافت بازخورد و ارائه تکلیف |
5 |
افزایش پذیرش هر یک از زوجین نسبت به تجربه دیگری |
خلاصهسازی جلسه قبل و بررسی تکلیف جلسه قبل؛ افزایش پذیرش هر یک از زوجین از تجربهی زوج دیگر؛ ارتقای احساس نزدیکی با هیجانات طردشده. |
6 |
تسهیل ابراز نیازها و خواستهها برای بازسازی تعامل بر اساس درک جدید و خلق رویدادهای پیونددهنده |
خلاصهسازی جلسه قبل و بررسی تکلیف جلسه قبل: تسهیل ابراز نیازها و خواستهها؛ خلق رویدادهای پیونددهنده؛ دریافت بازخورد و ارائه تکلیف |
7 |
تسهیل ظهور راهحلهای جدید به مشکلات قدیمی |
خلاصهسازی جلسه قبل و بررسی تکلیف جلسه قبل: ایجاد راهحلهای جدید به مشکلات قدیمی: دریافت بازخورد و ارائه تکلیف |
8 |
تحکیم جایگاهها و چرخههای جدید رفتار دلبستگی |
خلاصهسازی جلسه قبل و بررسی تکلیف جلسه قبل؛ بررسی اظهارنظر زوجها در میزان دستیابی به اهداف تعیینشده؛ مروری بر مداخلات صورت گرفته و جمعبندی و خاتمه درمان گرفتن بازخورد؛ اجرای پسآزمونها، تعیین زمان |
در بخش آمار توصیفی از شاخصهای میانگین، حداقل، حداکثر، فراوانی، انحراف معیار استفاده شد. در بخش آمار استنباطی جهت مقایسه متغیرهای کیفی در سه گروه از آزمون کای اسکوئر استفاده شد. ابتدا پیشفرضهای آنالیز اندازهگیری مکرر بررسی شد سپس جهت مقایسه گروهها در بازههای زمانی از آنالیز اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. لازم به ذکر است برای تجزیهوتحلیل دادههای بهدستآمده از نرمافزار 20 SPSS استفاده شد.
ویژگیهای جمعیت شناختی شرکتکنندگان در جدول (3) توصیف و مورد مقایسه قرار گرفته است. جهت مقایسه میانگینها با آزمون آنالیز اندازهگیری مکرر ابتدا پیشفرضها بررسی گردید. فرض نرمال بودن دادهها با آزمون کولموگروف اسمیرنوف تائید شد. آزمون لوین نشان دهنده همگن بودن واریانسها بود. جهت بررسی کرویت دادهها از آزمون موچلی استفاده شد با عنایت به اینکه سطح معناداری در آزمون برای متغیر وابسته کمتر از 05/0 بود تصحیح با استفاده از شاخص گرین هاوس گیسر صورت گرفت و این پیشفرض برقرار شد.
جدول (3): مقایسه ویژگیهای جمعیت شناختی افراد شرکتکننده در گروههای مداخله اول (زوجدرمانی شناختی رفتاری) و مداخله دوم (زوجدرمانی هیجان مدار) و گواه
Table (3): Comparison of demographic characteristics of participants cognitive-behavioral couple therapy and emotion-oriented couple therapy with control
متغیرهای جمعیت شناختی |
مداخله اول |
مداخله دوم |
گواه |
نتیجه آزمون کای اسکوئر |
|
تعداد (درصد) |
تعداد (درصد) |
تعداد (درصد) |
𝜒2=6.97 P -value= 138/0
|
||
تحصیلات |
دیپلم و سیکل |
5(35.7) |
2(13.3) |
5(35.7) |
|
فوقدیپلم و لیسانس |
6(42.9) |
12(80) |
9(64.3) |
||
کارشناس ارشد و دکتری |
3(21.4) |
1(6.7) |
0(0) |
||
|
ندارد |
3(21.4) |
5(33.3) |
3(21.4) |
𝜒2=5.91 P -value= 43/0
|
تعداد فرزندان |
یک |
5(35.7) |
5(33.3) |
2(14.3) |
|
|
دو |
5(35.7) |
5(33.3) |
9(64.3) |
|
|
سه |
1(7.1) |
0 |
0 |
|
سن |
میانگین و انحراف معیار |
6.02±31.42 |
6.76±32.66 |
4.78±34.14 |
F=75/0 P -value= 47/0 |
مدت ازدواج |
میانگین و انحراف معیار |
2.50±5.87 |
2.55±6.92 |
2.31±6.06 |
F=0.80 P -value= 45/0 |
نتایج حاصل از مقایسه وضعیت جمعیت شناختی نمونههای مورد پژوهش به تفکیک گروههای مداخله و گواه نشان میدهد سه گروه از نظر سن، مدت ازدواج، تحصیلات و تعداد فرزندان تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند و همگن هستند (0.05<P).
جدول (4). آنالیز واریانس و شاخصهای توصیفی صمیمیت زناشویی در مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری
Table (4). Analysis of variance and descriptive indicators of marital intimacy in pre-test, post-test and follow-up
متغیرها |
گروه |
پیشآزمون |
پسآزمون |
پیگیری |
نتایج آنالیز واریانس تکراری |
|||||
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
F |
P |
مجذور اتا |
||
صمیمیت |
زوجدرمانی شناختی رفتاری |
44.35 |
4.55 |
52.00 |
4.73 |
54.07 |
4.84 |
29/6 |
01/0 |
18/0 |
زوجدرمانی هیجان مدار |
45.26 |
4.55 |
57.60 |
4.51 |
59.80 |
4.90 |
|
|
||
گواه |
43.07 |
4.66 |
44.21 |
4.26 |
44.85 |
4.50 |
|
|
میانگین و انحراف معیار متغیر صمیمیت در جدول فوق نشان میدهد میانگین سه گروه در مرحله پیشآزمون تفاوت زیادی نشان نمیدهد. در مرحله پسآزمون میزان نمرات در گروههای مداخله افزایش مییابد و در گروه گواه تغییرات قابلملاحظهای دیده نمیشود. بررسی کلی تفاوت دو گروه نشاندهنده معنادار بودن تفاوت گروهها در این متغیر بود{0.05>p؛6.29=(1،27) F}. بر اساس ضرایب اتا مشخص میشود که یکی از مداخلات موجب 17 درصد تغییرات بیشتر در نمره صمیمیت شده است.
جدول شماره (5). نتایج مقایسه تفاوت میانگینهای دو گروه مداخله در بازههای زمانی
Table (5). Results of comparing the differences between the means of the two intervention groups in time periods
مراحل |
پسآزمون |
پیگیری |
||
میانگین |
معناداری |
میانگین |
معناداری |
|
پیشآزمون |
9.98- |
001/0* |
12.12- |
001/0* |
پسآزمون |
-- |
-- |
2.13- |
001/0* |
0.001>P*
یافتههای جدول فوق و نمودارهای نشان میدهد بین نمرات پسآزمون و پیگیری در گروه تحت درمان اختلاف معناداری وجود داشته است و ضمن تائید اثربخشی پایداری آن در مرحله پیگیری آن نیز تائید میگردد. همچنان که در نمودار پایین مشخص شده ست نمرات در گروه زوجدرمانی هیجان مدار افزایش بیشتری داشته است و بر حسب جدول فوق این اختلاف معنادار بوده است بنابراین میتوان گفت زوجدرمانی هیجان مدار بر متغیر صمیمیت اثربخشی بیشتری داشته است.
نمودار 1. مراحل زمانی و تفاوت گروههای زوجدرمانی شناختی و زوجدرمانی هیجان مدار در متغیر صمیمیت
این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجان مدار و زوج درمان شناختی_رفتاری بر صمیمیت زناشویی در زنان آسیبدیده از عهدشکنی صورت گرفت. بررسی یافتههای مرتبط با مقایسه دو گروه مداخله زوجدرمانی هیجان مدار و درمان شناختی_رفتاری نشان داد زوجدرمانی هیجان مدار اثربخشی بیشتری نسبت به زوجدرمانی شناختی رفتاری بر صمیمیت داشته است. به این معنا که کسانی که در گروه زوجدرمانی هیجان مدار شرکت کرده بودند بعد از اتمام جلسات و در مدت پیگیری بهطور معناداری بهبودی بیشتری در نمرات صمیمیت نسبت به گروه زوجدرمانی شناختی رفتاری گزارش کرده بودند. همسو با یافتههای مطالعه حاضر زخیردار [5]و دیگران در مطالعهای که با هدف بررسی اثربخشی زوجدرمانی شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی انجام دادند. نتایج مطالعه بعد از اتمام جلسات درمانی نشان داد درمان هیجان مدار اثربخشی بیشتری نسبت به زوجدرمانی شناختی رفتاری در افزایش صمیمیت زوجین داشته است(9). گیرارد[6] نیز در مرور مطالعات به این نتیجه رسیده است که درمانهای هیجان مدار بر متغیرهای مرتبط با هیجان اثربخشی بالایی دارند(17).. هر چند در مطالعه تیمولاک و همکاران بررسی مقایسهای اثربخشی زوجدرمانی هیجان مدار و درمان شناختی رفتاری بر اضطراب فراگیر نشان داد اثربخشی درمانهای شناختی رفتاری و هیجان مدار نشان داد دو گروه از نظر اثربخشی تفاوت معنادار ندارند (10). این تفاوت در یافتهها با توجه به تفاوت متغیر موردبررسی و همچنین نمونههای موردمطالعه تجربه آسیب از عهدشکنی داشتند قابل توجیه است.
در توجیه این یافته میتوان گفت ازآنجاکه در طی فرآیند درمانی رویکرد هیجان مدار درمانگر به سبک دلبستگی و الگوهای ارتباطی افراد توجه دارد و بر اساس آن مراحل درمانی را بهگونهای تنظیم میکند تا به ایجاد دلبستگی ایمن منجر شود و افراد بتوانند با اعتماد بیشتری به سمت رابطهای مثبت و سازنده قدم بردارند و بتوانند به شیوهای سازنده هیجانهای خود را ابراز کنند؛ بنابراین انتظار میرود این موضوع موجب افزایش صمیمیت شود. درواقع زمانی که دلبستگی در رابطه به دلیل افشای خیانت آسیب میبیند اعتماد و صمیمیت اولین هیجانات مثبتی هستند که در رابطه بین زوجین دچار اختلال میشوند. فرد آسیبدیده احساس میکند صمیمیت کافی در رابطه نبوده است و همین موجب پنهانکاری همسر شده است. در مقابل همسر خاطی را لایق صمیمیت ارتباطی نمیبیند و سعی میکند از احساسات صمیمی نسبت به همسر اجتناب کند. درمانگر هیجان مدار به میزان پویایی مراجع در جلسات درمانی توجه میکند، تعاملات خانوادگی افراد را مورد بررسی قرار میدهد و سعی میکند تا ارتباطی که مبتنی بر احساسات صادقانه است تقویت کند؛ برای رسیدن به این هدف، درمانگر تشویق میکند تا به مسائل عاطفی فعلی خود نگاهی بیندازد و کمک میکند تا احساسات و عواطف خود را بهتر از پیششناسایی کنند(22). هرچند زوجدرمانی شناختی رفتاری نیز از طریق کاهش تحریفهای شناختی و افزایش توانایی تعامل صمیمیت را افزایش میدهد اما تمرکز اصلی در درمان هیجان مدار همچنان که از نام این روش مشخص است بر هیجانات است. از صمیمت بهعنوان نوعی هیجان نام برده میشود و ازآنجاکه احساس صمیمیت در زمره هیجانات قرار دارد و با متغیرهای هیجانی همبستگی بالایی نشان میدهد بیشتر تحت تأثیر زوجدرمانی هیجان مدار رشد میکند.
بر اساس یافتههای بهدستآمده زوجدرمانی هیجان مدار بر صمیمیت زنان آسیبدیده از عهدشکنی همسر اثربخش بوده است. به این معنا که افرادی که در جلسات زوجدرمانی هیجان مدار شرکت کرده بودند بعد از تکمیل جلسات صمیمیت بالاتری گزارش کردند و این بهبودی در زمان پیگیری نیز پایدار بود. این یافته با نتایج بهدستآمده در مطالعه پور یحیی و دیگران (138)؛ آرین فر و اعتمادی (11)؛ اعتمادی و برادبری (12) همسو بود. زخیردار و دیگران نیز گزارش کردهاند که درمان هیجان مدار در افزایش صمیمیت زوجین مؤثر است (9).
در تبیین این یافته میتوان به این موضوع اشاره کرد که هدف رویکرد زوجدرمانی هیجان مدار دسترسی و پردازش مجدد واکنشهای عاطفی اساسی در تعامل زوجها است. این واکنشها به توسعه سبکهای دلبستگی امنتر و الگوی متفاوت زوجها، همدلی زوجها نسبت به تجارب یکدیگر و تدوین الگوهای تعاملی جدید منتهی میشود. در طی جلسات زوجدرمانی هیجان مدار درمانگر پس از برقراری رابطه کارآمد با مراجع، به او مهارتهای تنظیم هیجان را آموزش داد. برای رسیدن به این هدف از مؤلفههای تمرکز بر احساسات مثبت، بازسازی هیجانی، یافتن معانی جدید برای ارتباط بهتر با دیگران بهره گرفته شد که این موضوع در نهایت بعد از پذیرش اشتباهات یکدیگر به بخشش و آشتی منجر شده و صمیمیت را در رابطه شکوفا میکند.
بر اساس یافتههای بهدستآمده زوج درمان شناختی_رفتاری بر صمیمیت زناشویی زنان آسیبدیده از عهدشکنی همسر اثربخش بوده است. به این معنا که افرادی که در جلسات زوجدرمانی هیجان مدار شرکت کرده بودند بعد از تکمیل جلسات صمیمیت زناشویی بالاتری گزارش کردند و این بهبودی در زمان پیگیری نیز پایدار بود. این یافته با نتایج بهدستآمده در مطالعات بابالحوائجی و دیگران؛ عباسی، دوگانهای فرد و شفیعآبادی؛ آرین فر و اعتمادی و زخیردار و دیگران هماهنگ بود(11،9، 12، 14-15).
در استنباط این یافته میتوان گفت علت اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افزایش صمیمت زوجین این بوده است که هدف همزمان زوجدرمانی شناختی رفتاری بهبود علائم استرس پس آسیبی در یک یا هر دو همسر و بهبودی کارکردهای رابطه صمیمی در آنها است. در طی جلسات اجرا شده درباره تأثیر دوطرفه استرس پس آسیبی و سازگاری ارتباطی بر همدیگر آموزش داده شود و همزمان در آموزشهای تعامل زوجی کاهش سوگیری توجه به رفتارهای ارتباطی منفی و افزایش دیدگاههای مثبت تمرین میشد. در این میان زوجین راهبردهای تسهیل مشارکت در سلامتی از قبیل شناخت نشانههای اولیه خشم و راهبردهای مدیریت تعارض را یاد گرفتند. همچنین زوجین درباره نقش مخرب اجتناب در نگهداری اختلال استرس و آشفتگیهای ارتباطی و مهارت ارتباطی آموزش داده میشود. افزایش ارتباط دوجانبه بهعنوان راهحلی برای اجتناب از کرختی هیجانی مرتبط با آسیب به افزایش صمیمیت منجر شد. مهارت ارتباطی طی چندین جلسه برای کمک به زوجین در تشخیص و مشارکت در احساسات آنها و توجه به شیوههایی که در افکار و احساسات و رفتار آنها تأثیر گذاشته، آموزش دادهشده و تمرین شده است. زوجین سپس از این مهارتهای ارتباطی برای بحث درباره محتوی مرتبط با اختلال و حل مسئله استفاده کردند و همین موجب افزایش صمیمیت در آنها شده است.
در کل نتایج نشان داد زوجدرمانی شناختی رفتاری و زوجدرمانی هیجان مدار بر بهبود رابطه زناشویی زنان خیانت دیده اثربخش بوده است. این دو روش درمانی را میتوان برای بهبود روابط زوجین بعد از خیانت به کار گرفت. تفاوتهای بهدستآمده در اثربخشی این رویکردها نیز نشان میدهد اثربخشی هر یک از درمانهای به کار گرفتهشده در ابعاد مختلف میتواند متفاوت باشد و میتوان بر اساس وضعیت مراجع از درمانهای مختلف کمک گرفت. تجربه درمانگر در طی پژوهش و بر اساس پیشینه نشان داد روابط جنسی در گرایش مردان به خیانت نقش مؤثری داشتهاند؛ بنابراین پیشنهاد میشود در کنار استفاده از فنونی مانند درمانی و شناختی و تمرکز بر هیجانات بر فرآیند روابط جنسی و مشکلات این موضوع نیز پرداخته شود تا از این طریق از عهدشکنیهای آتی پیشگیری شود. پیشنهاد میشود زوج درمانگر در مواجهه با افراد آسیبدیده از خیانت با توجه به مشکلات زمینهای و خصوصیات فردی وی از رویکردی یکپارچه استفاده کند که از این طریق بتواند حداکثر تغییرات مثبت را در روابط مراجعین ایجاد کند
پژوهشگر درروند پژوهش حاضر با محدودیتهایی روبهرو بود که ممکن است بر کیفیت پژوهش تأثیر گذاشته باشند. همزمانی این مطالعه با شیوع ویروس کرونا موجب ایجاد مشکلاتی مانند عدم دسترسی مستقیم به شرکتکنندگان در مرحله پیگیری شد که محقق مجبور به استفاده از پرسشنامههای آنلاین گردید. در این مطالعه زنان آسیبدیده از خیانت بررسی شدند امکان بررسی مردان خیانت دیده از همسر فراهم نشد. با توجه به اجرای جلسات درمان توسط صرفاً فرد پژوهشگر امکان وجود مهارت و تبحر در یک درمان بیش از درمانی دیگر وجود داشت و ممکن است این موضوع بر یافتههای پژوهش اثرگذار بوده باشد. در این مطالعه سطح سلامت روان اولیه شرکتکنندگان مورد بررسی قرار نگرفت. این تفاوت ممکن است در میزان اثربخشی درمانها یا شدت مشکلات نقش داشته باشد. در خصوص عوامل هورمونی و فیزیولوژیک محقق میبایست به خود گزارش دهی مراجعین بسنده میکرد و امکان بررسی عوامل اثربخش جسمانی برشدت استرس پس آسیبی افراد فراهم نبود. بنابراین پیشنهاد میشود در مطالعات بعدی بر همگنسازی شرکتکنندگان بر اساس سطح اضطراب و افسردگی اقدام شود. همچنین استفاده از خانوادهدرمانی و مشارکت تمام اعضای خانواده در جهت بهبود زنان آسیبدیده از خیانت توصیه میشود.
نتایج کاربردی پژوهش:
نتایج بهدستآمده از این مطالعه در حوزه درمان و مشاوره قابلاستفاده است. ازآنجاکه پدیده خیانت موجب ایجاد زخمهای دلبستگی میشود روشهای درمانی این روش نیازمند تحول و بهروزرسانی است و اطلاعات این مطالعه میتواند در بهبود اطلاعات در این زمینه مورداستفاده مشاوران و خانوادهها قرار بگیرد.
تقدیر و تشکر
نویسندگان بر خود لازم میدانند از زوجینی که در مطالعه شرکت کرده و در طی مدت تحقیق همکاری داشتند تشکر نمایند. این پژوهش برگرفته از پایاننامه دکترای روانشناسی است که با شناسه اخلاق IR.IAU.BOJONURD.REC.1399.012 به ثبت رسیده است.
تضاد منافع
هیچگونه تعارض منافعی در خصوص این مطالعه وجود ندارد. این مقاله حاصل بخشی از نتایج پایاننامه دکتری هست.
ملاحظات اخلاقی
برای اجرای مداخلات اخلاقی در پژوهش حاضر، کدهای اخلاقی مطرحشده توسط انجمن روانشناسی ایران و آمریکا (2003) و سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران (1385) مورد توجه قرار گرفت. بر این اساس، مؤلفه های زیر در مورد تمامی بیماران شرکت کننده در پژوهش (در هریک از مراحل پژوهش) رعایت شد: اصل احترام به شأن و آزادی انسان؛ اصل وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری؛ اصل سودمندی و عدم آسیبرسانی؛ اصل عدم تبعیض؛ اصل توجه به رفاه دیگران و اصل توجه به نظام ارزشهای جامعه. شرکتکنندگان قبل از شروع مطالعه رضایتنامه کتبی امضا کردند. این مطالعه با کد اخلاق IR.IAU.BOJONURD.REC.1399.012 به ثبت رسیده است.
ابزار پژوهش:
مقیاس صمیمیت الکسیس جی. واکر و لیندا تامپسون (IS) هدف: سنجش مهر و صمیمیت در خانواده
|
|
|||||||
ردیف |
عبارات |
هرگز 1 |
به ندرت |
گاهی |
اغلب |
اکثراً |
تقریباً همیشه |
همیشه 7 |
1 |
ما دلمان می خواهد اوقات خود را با هم بگذاریم. |
|
|
|
|
|
|
|
2 |
او نشان می دهد که مرا دوست دارد. |
|
|
|
|
|
|
|
3 |
ما با یکدیگر روراست و صادق هستیم. |
|
|
|
|
|
|
|
4 |
ما می توانیم انتقاد یکدیگر را از اشتباهات و خطاهای خود بپذیریم. |
|
|
|
|
|
|
|
5 |
ما از یکدیگر خوشمان می آید. |
|
|
|
|
|
|
|
6 |
ما به یکدیگر عزت نفس و احترام می گذاریم. |
|
|
|
|
|
|
|
7 |
زندگی ما به خاطر با هم بودن خوب است. |
|
|
|
|
|
|
|
8 |
از رابطه خودمان لذت می بریم. |
|
|
|
|
|
|
|
9 |
او به احساس های من اهمیت می دهد. |
|
|
|
|
|
|
|
10 |
ما احساس می کنیم که با هم یکی هستیم. |
|
|
|
|
|
|
|
11 |
میزان خود خواهی در رابطه ما بسیار کم است. |
|
|
|
|
|
|
|
12 |
او همیشه به فکر منافع و مصلحت من است. |
|
|
|
|
|
|
|
13 |
بودن او در زندگیم از خوشبختی های من است. |
|
|
|
|
|
|
|
14 |
همیشه در کنار او احساس بهتری به من دست می دهد. |
|
|
|
|
|
|
|
15 |
او برای من مهم است. |
|
|
|
|
|
|
|
16 |
ما یکدیگر را دوست داریم. |
|
|
|
|
|
|
|
17 |
من به این رابطه اطمینان دارم و روی آن حساب می کنم. |
|
|
|
|
|
|
|
[1] Beasley& Ager
[2] Marital Intimacy Scale
[3] Tompson&Walker
[4] Chan, To, & Wong
[5] Zakhirehdari, N
[6] Girard